من شنبه فیلم جالبی را تماشا کردم. نامش «حریم خصوصی» است. من دوستش داشتم. داستان این فیلم این است که یک زوج یک به هر قیمتی بچه را می خواهد.متاسفانه٫ انها نزدیک به چهل سال سن دارند و در نتیجه داشتن بچه برای انها سخت تر می شود.

ما باید اشاره کنیم که گزارش ها نشان می دهند که نرخ کیفیت تخمک و اسپرم کاهش میابد. به علت کود ها٫ آلودگی٫ کمبود فعالیت ورزشی٫ دلایی زیادی وجود دارند که منجار به کاهش سطع باروری می شود. در واقع٫از تکنیک عاصی که انها استفاده می کنند لقاح مصنوعی است.  احتمال موفق این روش متنوع است. مردم می توانند رحم اجاره را پرداخت کنند تا بچه به دنیا ببرد. این روش می تواند گران باشد. دیگران فرزندخواندگی را امتحان می کنند ولی مردم زیادی مدت طولنی منتظر می شند.

در این فیلم٫ زن زوج تصمیم گرفت حرفه شغلی اش را در اولاویات قرار بگیرد. برای مردم زیادی انتخاب کردن میان حرفه شغلی و خانواده ساده نیست. برای زن این نوع زندگی روزانه آسان نیست چون او هر روز دارو های زیادی را مسرف می کند. به علاوه٫ می توانیم ببنیم در این فیلم که این روش در ایالات متحده بسیار گران است چون هر بار که امتهان می کنند باید ۱۰۰۰۰ دلار سرف کنند. به اعلاوه٫ می توانیم ببنیم که جامعه روی مردم که فرزندان ندارند فشار بگزارند.

در واقع٫ در طول این فیلم٫ می توانیم ببینیم که این نوع پروژه می تواند تنش های زیادی به وجود اورد . به علاوه٫ این زوج٫ به خاطر این که بچدار شدن مهم ترین هدف شان است٫ تصمیم های عجیب مانند خواستن تخمک اعضو خانوده شان را می کیرد.  در نهایت٫ متوجه می شیم که پذیرفتن ایده نداشتن بچه خیلی سخت است. با این اوصاف٫ برای بعضی مردم٫ بعد از دیدن قربانی ها٫ ارزش اش را دارد؟ هر مردم متفاوت هستند و ما باید بپذیریم که هر انتخاب خوب یا بد است.