شما شاید به تلویزیون دیدید که در کوشر فرانسه یک بحران سیاسی پیش امد. در واقع، این بحران به خاطر سیستم بازنشستگی ظاهر شد. در کشور فارنسه، سیستم بازنشاستگی بر اساس یک مفهوم ایجاد شده بود: همبستگی نسلی. در فرانسه، وقتی مردم کار می کنند، شرکت شان پول می دهند ولی انها فقط یک بخش از این پول دریافت می کنند چون دولت مالیات می گیرد. به اعونان مثال، وفتی کسی دو هزار یورو درمی اید، شرکتش در مجمو سه هزار یورو پرداخت می کنند تا هزار یورو به صدوق کشور برسند. بخشی از این مالیات به صندوق های بازنشستگی ارسال می شود. وقتی کسی یک درامد بزرگ تر می گیرد، بیشتر مالیات پرداخت می کند و در اینده وقتی بازنشسته خواهد بود بیشتر پول خواهد گرفت. پول این مالیات استفاده قرار گرفته می شود تا بازنشستگی های مردم که الان بازنشسته هستند تامین مالی کند. الان می نوانید بفهمید چرا همبستگی تسلی مهم است.
با این وجود، بعضی سیاستمداران به خاطر کاهش جمعیت فرانسه نگران شدند. انها استدلال می دهند که کاهش جمعیت فرانسه منجار به کاهش مالیات بازنشستگی خواهد شد به خاطر اینکه کمتر کارمندان خواهد بود. برای جبران کردن این کاهش درامد، دولت مجبور به وم گرفتن پول خواهد شد. دولت تصمیم گرفت یک سیستم بازنشستگی جدید را ایجاد کند تا، بر طبق امانوئل مکرون، از حال ورشکستگی سیستم بازنشتگی جلوگیری کند. او پیشنهاد داد که مردم باید دو سال بیشتر کار کنند. نتیجه این است که مردم بیشتر پول به دولت خواهند داد و دو سال پول بزنشستگی کمی خواهند گرفت.
در فرهنگ فرانسه، اعتراض کردن خیلی معملی است. متاسفانه، مردم در طول تاریخ فهمیدند که اعتصابت یکی از تنها راه حل که اجازه می دهد که دولت فارنسه مردم گوش بدهد. بسیاری از مردم، ۷۰ در ۱۰۰، فکر می کنند که این پروژه ناعادلانه است. در واقع، به نظرم، حق دارند چون اولین قربانیان این پزوژه ی قانون فقیرترین مردم و ادم های که خیلی جوان به کار کردن، به خصوصی در رشته های سختی مانند رشته های ساختمانی، دستباف و سالامتی شروع کاردند. به علاوه، به خاطر اینکه در به طور کلی بیشتر زانان کار شان بعد از بچدارشدند را متوقف می کنند، انها کمتر مالی پرداخت می کنند. در نتیجه، این پروژه منجار به افزایش نبرابری بین مردان و زانان. به نظرم، به خصوصی بعد بحران کوید، فلسفه مردم در مورد کار عوض شد. انها متوجه شدند که کار و پول مهم ترین چیز ها نیستند بلکه داشتن وقت و سلامتی تا با خانواده و دوست ها لذت ببرند.
متخصصان متعدد گزاش های متفاوتی برای اثبات کردن اثر جمعیت شناختی فرانسوی روی سطع بدهی سیستم بازنشتگی نشان دادند ولی سرانجام نتیجه گیری واضح وجود ندارد. من فکر می کنم که این پروژه کمک سیستم بازنشستگی به داشتن سطع بدهی خوبی می کند ولی دولت با مردم یک رفتار صادقانه نداشت. در واقع، انها هر وفت ها می گفتند که این پروژه برای نجات دادن سیستم بازنشستگی تنها راه حال بود. در واقع، در بعضی کشور های خارج مانند کندا، سیستم بازنشستگی متفات است ولی بدهی ندارد. مثالاَ، آنجا، بازنشسته ها که هر سال پول زیادی (من فکر می کنم بیشتر از صد هزار دولار) می گیرند مالیات بیشتر برای تامین مالی کردن سیستم بازنشستگی را پرداخت می کنند. من فکر می کنم که این نوع سیستم از یک سو از زمان و سلامت کرمندان محافظت می کنند و از سوی دیگر اعادلانه تر است.
روز تصویب قونون در مجلس رسید و بعد از اعتراضت زایدی و فعالیت های نفوذی سیاستمداران، دولت فرانسوی دور زدن روند قانونگذاری را انتخاب کرد. دولت از یک اصل قانون اساسی استفاده کرد که اجازه می دهد بدون رأی تصویب کردن این قانون تصویب کند. در نتیجه، اعتراضت بزرگتر و خشن تر شدند.
متسفانه، این پروژه در نهایت تنش های زیادی در کشور فرانسه گسترش داد. سیاستمداران به نظر مردم زندگی مردم نمی فهمند. جعمیت فرانسه خیلی تقسیم شد و ین اتفاقات منجار به افزایش همایت حزب سیاسی راست افراطی.
