از یک سال, کارشناسان اقتصادی می گویند که در آمریکا یک پدید خاصی شروع شد. در واقع, تعدادی از کارمند از کارشان استعفا دادند با وجود این که آنجا وقتی مردم کار نمی کنند پول نمی گیرند. ما می توانیم فکر کنیم که این نوع رفتار منطقی نیست. با این اوصاف, این جنبز ریشه هایش در دلیل های متنوع می کیرد.
در ابتدا, کارشناسان اقتصادی فکر می کردند که این مشکل موقت خواهد بود.این پدید هرچند برای مدت طولانی طول کشید.بعضی مردم که استعفا شان را دادند گفتند که بحران کرنا روی انها تاثیر داشت. در واقع, مردم زیادی در این بحران متوجه شدند که زندگی می تواند خیلی با سرعات متسفانه عوض شود و ما می توانیم زندگی ما بدون خوشهال شدند از دست دهیم. در نتیجه, کارمندان از سلامت ذهنی شان شروع کرند مراقب باشند.
در واقع, این پدید جهانی شد به خاطر این که الان مردم زیادی در فرانسه همن چیز می کنند. در فرانسه مردم خوششانس هستند به خاطر این که وقتی کارمندان و مناجر ها یک توافق را دارند می توانند کمک کالی دولتی دریافت می کنند. در نتیجه, آن ها می توانند خرج هایشان را پرداخت کنند و وقف به پیدا کردن یک کار که دوست دارند باشند.در واقع, اکثریت مردم که استفاده می کنند خیلی با سرعات شغل جدیدی را پیدا کنند.در برابر, در امریکا سیاستمداران نگران هستند چون مردم تلاش می کنند شغل جدیدی را پیدا کنند.به نظرم, مدیر های شرکت باید از سلامتی فیزیک و ذهنی کارمندان شان محافظت کنند.
به نظرم, فلسفی سرمایه داری ما را فردگرا کردند. بسیاری از مدیر ها اولاً سود ها را در اولاویات می گیرند. با این وجود, انها باید کارمند ها را احترام کنند چون به لتف انها هر روز می نوانند بیشتر پول در بیارند. ریس جمهور فرانسه دو سال پیش گفت که در کشور فرانسه فقط به تطف سروتمند ترین ها فرانسه به توسعه بی یفتد و فقیران سروتمند تر شوند. با این وجود, در بحران کورونا, همه توانستند متوخه شوند که کشور ها به لطف مردمی که کار هایی با وضعیت سختی مانند پرستر ها و صندوقدار ها را دارند خوب کار می کنند.
خلاصه, من فکر می کنم که مدیر ها باید درامد های بهتر و وضعیت های راحت تربه کارمندان بدهند تا انها را برای ماندن تشويق کنند. به نظرم, جنبش استفاه جالبی است چون کارمندان متوجه شدند که می تواند قدرت را داشته باشند تا با مدیر ها مذاکرت کنند و شرایط شغلی بهتر را داشته باشند.
