در ایالات متحده, بعضی سیاستمداران شناخته شده مانند جوه بیدن و ننسی پلسی پول زیادی برای متالعه کردن در دانشگاهای خوبی خرج نکردند. در واقع, در دهه شصت, به خاطر این که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی رقابت می کردند, دولت آمریکا تصمیم گرفت بیشتر یارانه هایی به دانشجویان را بدهد تا توسعه اقتصادی تشویق کند. دولت ها به تدریج این سرمایه گذاری ها را متوقف کردند تا پول از پس انداز کنند. در آمریکا, بسیاری از مردم فکر می کنند که هر چه بشتر در یک دانشگاه خصوصی خوبی متالعه کنید, بیشتر پول در شغل شما در خواهی اورد.
با این اوصاف, هزینه شهریه بسیار بزرگ است. در واقع, اکثریت دانشگاه هزینه ثبت نام بزرگ را دارند. دانشجویان می توانند از ده هزار تا دویست هزار دلار برای یک سال اموزشی صرف کنند.در نتیجه, بسیاری از دانشجویان پول قرض می کنند.الان, بیشتر از چهل و پنج میلیون امریکایی به بانک ها بدهی را دارند.انها در متوسط سی و سه هزار دلار بدهی دارند.افزایش این تعداد بیست در صد یفتد. هرچه بیشتر مردم بدهی هم دارند. این سیستم مانند یک دام به نظر برسد به خاطر این که بعضی از ولیدین این جوانان نمی توانند کمکشان کنند چون باید قرض خودشان را پس بدهند.
در همزمان, هزینه ثبت نام ادامه می دهد گران تر باشد. بعضی مدیر های دانشگاه این هزینه را توضیح می دهند به خاطر این که باید سطع آموزشی خوبی نگاه داشته باشند تا فرصت های جالبی برای دانشجویان بدهند. در واقع, پول زیادی در کمپین بازاریابی خرچ می کنند تا دانشجویان جدیدی به پیواستن دانشگاه شان را متقاعد کنند.بعضی مردم که پولدار نیستند قربانی این استراتژی بازاریابی هستند چون باید یک قرض بزرگ کنند تا متالعه کنند.
در همزمان, به نظر بانک ها, این سیستم اجازه می دهد پول زیادی در بیاورد. انها بهره زیادی را دریافت می کنند. وقتی مردم دیر پرداخت می کنند, بهره از بهره سابقی را دریافت می کنند. در نتیجه, مردم زیادی اغلب در فقر می افتند. بانک ها خیلی سود می گیرند و به نظر شان یارانه های دولتی به نفع شان نیست.
بعضی دانشگاه ها یارانه هایی را می دهند ولی این را بر مهارت ورزشی دانشجویان بستگی دارد. در نتیجه, با این که این سیستم اجازه می دهد متالعه کند بدون خرچ کردن پول زیادی, روی جوانان تحت فشار زیادی می گذارد. این پدیده متاسفانه خودکشی های جوانان را تحریک کرد. این سیستم به خصوصی در وقت بحران مالی در سال دو هزار و هشت مشکلت زیادی ایجاد کرد چون اکثریات مردم که بدهی داشتند نمی توانند کار خوبی پیدا کنند تا پول زیادی در اورند.
از یک سو, امروزه, دموکرت ها مانند برنی سندرس و الکسندریا اوکازیو کورتز ارزو می کنند بدهی دانشجوی را لغو کنند و آموزشی رایگان بدهند. دیگران مانند جو بایدن می خواهند هر سال ده هزار دولاز بدهی دانشجویان که منابع های مالی بزرگ ندارند لغو کنند.از سوی دیگر, دونالد ترامپ برنامه ریزی برای پرداخت بدهی توسط دولت امریکا را متوقف کرد.
در خلاصه, آموزشی به نفع اینده کشور ایالات متحده بسیار مهم است. من فکر می کمم که بسیاری از مردم که در دانشگاه خصوصو سرمایه گذاری می کنند فقط می خواهند به کوتاه مودت پول زیادی به دست بیاورند. این رفتار نفوذ روی کیفیت آموزشی و فرصت های دانشجویان را دارد. گزارش ها نشان دادند که هر چه بیشتر در یک کشور مردم متالعه کنند,بیشتر ثروت این کشور بزرگ تر می شود و منابع های مالی بیشتر می شوند به خاطر این که مردم که کار بهتر دارند مالیات بیشتر پرداخت می کنند. با این اوصاف, به نظرم, در ایالات متحده یک مناظره ایدئولوژیک وجود دارد چون هر بار که کاصی می خواهد سیستم را تغییز بدهد, دیگران بلفصله اعلام می کنند که کشور شان یک کشور کمونیست خواهد شد, با وجود این که درکشور های ارپا روش های زیادی برای آموزشی و سلامت اجتماعی خوب کار کرد. من فکر می کنند که حداقل بعضی چیز ها باید اوض شوند تا از مردم که منابع مالی زیادی ندارند محافظت کنند.
عنوان پست: بدهی دانشجویی یا وام دانشجویی
.
معمولا میگیم وام دانشجویی ولی اگه بخواهیم در مورد بدهی دانشجویی صحبت کنیم معمولا میگیم پرداخت وام دانشجویی، بازپرداخت وام یا تسویه حساب
Thanks for explaining everything to me :)
You're welcome! :)