در شروع سال ۲۰۰۰, بعضی شرکت های بزرگ مانند گوگل, آمازون و فیسبوک خیلی با سعرت توسعه یافته استند. در ابتدای, انها می خواستند مردم را جمع کنند و اجتماعی ها انلاین را ایجاد کنند.
ده سال پیش, یک افشاگر که کریستفر ویلی نامیده است, فعالیت های مخفی شرکت کمبریج انالیتیکا را آشکارا کرد.اولین بار بود که سیاستمداران امریکا با این پرونده آشنا شدند. در واقع, در وقتی که او روبرو نمایندگان شهادت داشت, در مورد کارمند سابق این شرکت صحبت کرد, بریتنی کیزر.او تحت فشار بود ولی در نهایت پذیرفت شهادت بدهد با این که می دانست که گزشته اش در این شرگت پاک نبود.
او روبرو نمایندگان همه اطلاعات ها در مورد این سیستم را توضیع داد. او اعتراف کرد که شرکت کمبریج انالیتیکا داده های مردم روی سایت فیسبوک را جمع کرد و ذخیره کرد.به لطفه این داده ها, این شرکت می توانست محتوای آنلاین خاصی را ایجاد کند تا مردم نفوذ کنند. به اعنوان مثال, در ترینیداد و تباگو, انها یک قرارداد با نمایندگان اجتماعی هند عمضا کردند تا برای انتخابات کمکشان کنند.
به خاطر این که انها می دانستند که جوانان هند رای خواهند دادند, محتوای که به امتناع تشويق می کند برای جوانان اجتماعی های دیگر را راه انداز کردند. در نهایت, حزب سیاسی هند در این انتخابات برنده شد. دنالد تروم در سال ۲۰۱۶ در انتخابات ریاست جمهوری و حرب «ایوکیپ» در انگلستان در طول کمپین «برکسیت» از این سیستم استفاده کردند. ما می توانستیم ببینیم که این روش, گرچه تنش های زایدی بین مردم ظاهر شدند, بسیار موثر بود.
بعد از این شهادت ها, پرونده ی کمبریج انالیتیکا شروع شد و حکم این پرونده این بود که این شرکت مقصر بود. ما باید ادامه بهیم مراقب باشیم به خاطر این که این شرکت وجود ندارد بلکه دیگران از این تکنولوژی استفاده می کنند. دولت انگلیسی حتی تصمیم گرفت که این تکنولوژی باید مانند یک سلاع جنگی در نظر گرفته شود. در واقع, در ابتداه, این روش در کشورهایی مانند افغنیستان و منطقه های جنگی استفاده شد تا جمعیت ها را نفوذ کنند و متقاعد کنند.
از سوی دیگری, بعضی شرکت های بزرگ مانند فیسبوک به لطفه فروش داده های مان سود های کلان در می اورند.انها انقدر سود ها را دریافت می کنند که بعضی از انها به کشور هایی مانند ایونان بیشتر قدرتمند هستند.در همزمان, به خاطر این که انها اساس در کشور ایالات متحده دارند, خیلی مشکل است تا یک پرونده اعدلانه را تشکیل بدهد.وقتی یک گشور این نوع اعمل تلاش می کند, این شرکت ها این کشور ها را تحت فشار می گزارند.
در خلاصه, من فکر می کنم که ما باید یک حقوق خاصی را ایجاد کنیم : به نظرم این زمینه باید تنظیم بشه به خاطر این که شرکت های بزرگ فقظ به نفع شان عمل کنند و به نظر شان پول در اوردن به انسجام اجتماعی مهم تر است.این جستجو به پول بینهایت و روش های شرکت های خصوصی جمعیت را قطبی می کند. در نهایت, این مشکل تنش های اجتماعی را تحریک می کند و مردم تقسیم می کند.