من وقتی بچه بودم در یک روست کوتاه زندگی می‌کردم. الان من از ۳ سال در شهر پاریس زندگی می کنم. البته پاریس یکی از بزرگترین شهر ها در سر تا سر دنیاست.

به نظرم شهر ها فرصت های جالبی را می‌ دهند تا فرهنگ فرانسوی کشف کند. به عنوان مثال، هر آخر هفته مردم می توانند در موزه ها برای یاد گرفتن اطلاعت های تاریخی بروند. به یاد می آورد که بعد از رسیدگی من در پاریس من میخواستم همه جای را ببینم. در واقع،‌اینجا جوانان که کمی از ۲۶ هستند می توانند دسترسی رایگانی به بسیاری از موزه ها داشتند. من فکر می کنم که این نوع کانون بسیار خوب است چون اجازه می دهد نابرابری‌ها بین جوانان فقر و ثروتمند کم کند. در همزمان،‌این چیز‌‌ توسعه روحی را تحریک می کند. به علاوه، مردم می توانند هر هفته یه رویداد های متنوع مانند کنسرت و مسابقه های ورزشی بروند.

با این اوصاف، شهر ها فقط مزایای را ندارند. در واقع، آنها می‌توانند خیلی شلوغ باشند. در شهر های بزرگ مردم ریتم زندگی متفاوت دارند. در کشور فرانسه مردم از یک جمله خاصی استفاده می کنند تا این پدیده را بنامند : مترو،‌کار، خوابیدن. من فکر می کنم که جو شهر ها مردم را تحت فشار می گزارند. آنها کنار مردم زیادی قدم می زنند ولی در نهایت با آنها ارتباط بر قرار نمی کنند. به نظرم این عیب بسیار غمگین است به خاطر این که مردم زیادی در شهر های بزرگ در اطراف شان ساکنین زیادی را دارند ولی در همزمان می توانند خیلی احساس تنهایی کنند. من فکر می‌کنم که در شهر های بزرگ بعضی مردم فردگرا می شوند.

از یک سو، روست ها جو تمیز را دارند. در واقع، به خاطر این که ماشین ها و کارخانه های زیادی در شهر ها حضور دارند، آلودگی هوا را تحریک می کنند. در روست ها هوا پاک است و نفس کشیدن احساس آرامی می کند. در واقع، خیابان ها شلوغ نیستند پس مردم فضا را دارند.با این که آنها با دیگران اغلب رد نمی شوند، آنها حداقل سالم می گویند و بعضی وقتی با هم حرف می‌ زنند. به نظرم، آنجا مردم بیشتر متحدتر هستند. من حدس می زنم که در زمان گذاشته آنجا آنها باید روی اجتماعی حساب می کرد تا مشکلت را راه حال کنند. آنجا سر و صدا کمی وجود دارد. به نظرم, این محیط بزرگ کردن بچه هایی خوب است چون کنار طبیعت هستند و فضای زیادی دارند تا از تصور شان استفاده کنند و رویا پردازی کنند. با این اوصاف،‌ مردم که ماشین ندارند آنجا مشکلت زیادی برای جابه‌جایی رفتن را دارند.در همزمان، تعداد کمی امکانات دولتی در این مناطق وجود دارند. در بعضی منطق در کشور فرانسه در این که بسیاری از دکتر ها بازنشستگی می شوند و دیگران که فراغت تحصیل شدند به شهر ها می روند تا بیشتر پول در میارند، ساکنین روست باید فاصله طولانی برای پیدا کردن یک بیم ستان را طی کنند.

در خالصه، من فکر می کنم که روست ها و شهر ها شخصیت خاصی را دارند. من نمی توانم انتخاب کنم کدام بهتر است. به نظرم اگر شما فرصت دشتی پس شما باید در یک روست و یک شهر بزرگ زندگی کنی تا بدانید به نظر شما کدام را ترجیح می دهید.