گفتگوی پسر و مادرش
Persian

گفتگوی پسر و مادرش

by

daily life
dialogue

- خيلى سختى كشيدى، ها؟

- خيلى. خيلى سختى كشيدم تا كار پيدا كردم.

- حالا چى شد برگشتى خونه؟

- تو نمى دونى؟

- يه چيزايى حدس مى زنم ولى دوست دارم خودت بگى.

- دندون. اين دندون پدر منو در آورد.

- يعنى واقعا فقط براى اين دندون اومدى خونه؟

- حالا فقط دندون كه نبود. مادرم، دلم براى تو، براى بچگیام تنگ شده بود.

********

حدس بزن چى شده.

دندونم درد مى كنه.

پدرم رو درآوردن

پدرم در آمد تا كار پيدا كردم.

1